کلیه پرسنل اداری و مدیریتی:
در طی بازرسی نیمه سالانه، گروه دریافتند که برخی از اعضای برخی از تیم ها هنوز به درجات متفاوتی در کار واقعی وجود دارند: 1. آگاهی تیمی در ذهن به اندازه کافی قوی نیست و نمی توان از وضعیت کلی شروع کرد. فشرده تر است و در هنگام مواجهه با مشکلات هیچ ارتباط صریحی وجود ندارد که در نتیجه ارتباط ضعیف، همکاری ضعیف در کار و عدم دستیابی به بهترین نتایج حاصل می شود. ②. من متوجه نشدم که تحت شرایط رقابتی فزاینده در حال حاضر و در آینده، تنها با تکیه بر همکاری تک تک اعضای کل تیم می توان به نتایج بهتری نسبت به سایرین دست یافت. ③. من واقعاً متوجه نیستم که مهم نیست در چه موقعیت یا بخشی هستم، کار من متقاطع و مرتبط است و همکاری و همکاری با یکدیگر برای انجام واقعاً خوب آن ضروری است.
به همین منظور گروه به صورت ویژه محتوای مربوطه تیم را به شرح زیر ابلاغ کرده و هر شعبه (بخش) را ملزم به انجام کار خوب در اجرای معمول کرده و فضای صحیح کار گروهی را که باید شکل گیرد، تشکیل دهد.
1. آگاهی از اهمیت و جدیت کار گروهی.
انجام یک کار خوب در کار تیمی یک اصل اساسی است که گروه به وضوح از همه کارکنان Xingfa، به ویژه هر پرسنل اداری و مدیریتی در همه سطوح، به خوبی نیاز دارد. اگر باز هم چنین مشکلاتی در کار وجود دارد و کار سر جای خود نیست، مسئول هر شعبه (بخش) باید سریعاً دلایل را پیدا کند، درست و نادرست را به وضوح روشن کند و روشن کند که پرسنل مربوطه هستند. در کار خود سهل انگاری و مبهم نباشند و باعث خوب یا بد نباشند، صرف نظر از آن، برخی افراد هر زمان که مشکلی داشته باشند، بحث می کنند و از مسئولیت شانه خالی می کنند (این برای افراد و بنگاه ها اخلاق بسیار بدی است). برای کسانی که نمی توانند همیشه تنظیم شوند، که بارها بر برقراری ارتباط و همکاری روان بین اعضای تیم تأثیر می گذارد و در نتیجه نتایج ضعیفی حاصل می شود، باید به فکر تنظیم موقعیت باشند و برای پرسنل مدیریتی مناسب نیستند (اگر نمی توانید وضعیت خود را تغییر دهید. ذهن، شما فقط می توانید مردم را تغییر دهید).
2. یکسان سازی دو مفهوم مربوط به تیم در درون گروه.
1. تیم ها در تمام سطوح عبارتند از: تیم ارشد گروه (مدیر کل گروه و مسئول هر شعبه (بخش) تیم شعبه (مدیر کل و مسئول بخش مربوطه) و تیم هر بخش زیر شاخه (بخش مسئول
پرسنل و سرپرستان مربوطه، رهبران تیم) و سایر تیم ها (رهبران بلوک و پرسنل مربوطه).
2. مسئول تیم را کاپیتان، اعضای تیم را اعضای تیم و صاحبان تیم را اعضای تیم می نامند.
سوم، اتحاد دو نقطه تفاهم.
1. چه کاپیتان و اعضای تیم باشد و چه بین اعضای تیم، به طور عینی در کار، اختلاف شخصیت یا اختلاف نظر وجود خواهد داشت و گاهی اوقات به اصطلاح «دعوا» پیش می آید. عادی هستند. با این حال، هر دو طرف باید به جای مردم با چیزها رفتار کنند. همه چیز باید بر روی منافع مشترک کلی کار و تیم متمرکز باشد و نسبت به یکدیگر متواضع و مدارا باشد. علاوه بر این، اگر ارتباط تیمی روان نباشد و به دلیل اختلاف نظر در محل کار، همکاری برقرار نباشد، این فرد در هیچ جای جامعه مورد استقبال قرار نمی گیرد. برعکس، این گروه همیشه تاکید کرده است که انجام مبادلات و بحثها و طوفان فکری بدون محدودیت در کار درست است.
2. اگرچه هر یک از اعضای تیم تقسیم کار خود را دارد، اما همه اعضای تیم باید یک جامعه باشند. آنچه واقعاً مورد نیاز است این است که کار کلی تیمی که در آن تیم در یک بلوک قرار دارد نتیجه خوبی داشته باشد، بنابراین هر یک از اعضا باید بخش تیم را در آخر قرار دهد. نتیجه کلی به عنوان یک هدف مشترک، به جای حمایت از کار خود. به عنوان یک کاپیتان، ابتدا باید الگو قرار دهید، نقش اصلی را ایفا کنید و در کارهای عملی همیشه خود را در نقش کاپیتان قرار دهید: در رهبری، سازماندهی، کمک، هماهنگی... خوب کار کنید. اعضای تیم باید از رهبری، مدیریت کاپیتان اطاعت کنند و فعالانه کار تیمی و همکاری خوب انجام دهند...
4. معاینه.
1. برای مشکلاتی که هنوز در کار معمول وجود دارد و در جلسه ماهانه ذکر شد، ارتباط بین تیم ها روان نیست و همکاری صورت نمی گیرد و در نتیجه کار به خوبی اجرا نمی شود، سطح اول باید باشد. تا سطح اول پاسخگو باشد و کار انسانی مربوطه باید روشن شود. ترک وظیفه به عنوان خطای کاری جدی تری تلقی می شود و توسط دفتر هر شعبه (بخش) در ستون جداگانه ای ثبت می شود و گزارش شش ماهه و پایان سال به گروه ارائه می شود.
2. هر شعبه (بخش) و گروه ارزیابی خطا را یکی از مطالب مهم ارزیابی جایزه کار پایان سال و تعدیل پست پرسنل اداری و مدیریتی می دانند.